هاناهانا، تا این لحظه: 11 سال و 1 ماه و 27 روز سن داره

برای دخترم هانا...

اولین ابنبات خوردن هانایی

خانم خوشگل مامانی اونروز خونه عموجونت بودیم عمویی زحمت کشیده بود برات ابنبات خریده بود ماهم دادیم شما خوردی کلی هم کیف کردی اینجام درادامه داری دستاتو لیس میزنی میبینی اونام هم طعم ابنبات هستند عزیردلم توخودت شیرین تر ازابنباتی ...
19 بهمن 1392

ده ماهگیت مبارک شیرین عسلم

عزیز دلم پریروز ده ماهه شدی فدات شم مامان رو ببخش مامان به خاطردردگردنش نتونست کاری برات بکنه دکترگفته بخاطر گردنت حتی نی نیت رو هم کم بغل بگیر مگه میشه هانایی رو بغل نکرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟/ عزیز مامان رو بردیم بهداشت خداروشکر گفتن این بار افزایش وزن داشتی بااینکه وزنت تازه شده 7کیلو 700 دخمل بدغذای من توروخدا یک کم بخور تپل شی مامانی زوده بخای به فکرباربی بودن باشی ...
3 بهمن 1392

هانا جوونم و دخمل عموووش

اینم ازعکسای جدید عزیزدلم با باران جوووون خانم خوشگله مامانی خیلی خیلی دخمل عموشو دوست داره وقتی پشت تلفن صداش رومیشنوی یا عکس وفیلشومیبینی گریه میکنی یعنی باران رو میخای البته بگما دخمل عموتم خیلی خیلی دوست داره میگه من ابجی هانام ...
2 بهمن 1392

بدون عنوان

دخمل شیرین تر ازعسل مامان این روزا انقدر شیرین وشیطون شدی مامان وقت نمیکنه برات مطلب بنویسه مامان فدات شه ...
25 دی 1392

حموم کردن خانمی

فدات شم خانم خانما خوشگل خانما همیشه توی حموم اروم وبی سر وصدا هستی وگریه واذیت نمیکنی ممنون خانم خوشگله دست بابایی هم درد نکنه که همیشه کمک حالمه وتوحموم کرذن شما کمکم میکنه دوستووووووووووون دارم ...
9 دی 1392

اولین شب یلدای هانا جووووونم

مامان قربونت بشه امسال اولین شب یلدای شما بود و همون شب نه ماهه شدی نه ماهگیت مبارک خانم خانما امسال 3تایی باهم رفتیم خونه انات اینا وای که چه حالی داره تورو داشتن شرمندم خانمی نتونستم ازت عکس بگیرم ...
3 دی 1392